آرام جان عشقمان چیزی نمانده دوری تو جان مرا به لب رسانده
بی آشیان از غم تو ویرانم در این هوا بغضی پر از تکرارم
در این هوا بغضی پر از تکرارم …
آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی
باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی
باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
آخر همان شد که نباید میشد آه آخر همان رفت که نباید میرفت
بی آشیان از غم تو ویرانم در این هوا بغضی پر از تکرارم
در این هوا بغضی پر از تکرارم …
آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی
باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی
باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
همون بهتر که رفتی همون بهتر که نیستی میموندی با من دیوونه آخه که چی شه
همون بهتر نموندی درست فهمیده بودی تو حق داشتی یه وقتایی یه چیزایی نمیشه
تو با من زندگیتو به آتیش میکشیدی باید پر میزدی پرواز میکردی دوباره
دوست دارم هنوزم ولی بهتر که رفتی از این هفت آسمون سوت و کور و بی ستاره
دلم میخواست باشی با من اما منو آزار میداد نگاهت
گذاشتم بیخیالم شی بری تا نیاد غم توی اون چشمای ماهت
دلم میخواست باشی با من اما منو آزار میداد نگاهت
گذاشتم بیخیالم شی بری تا نیاد غم توی اون چشمای ماهت
گرفتارت شدم اما نذاشتم گرفتارم بشی گفتم نمونی
دوست دارم هنوزم مث سابق دوست دارم ولی شاید ندونی
دوست دارم ولی شاید ندونی …
دلم میخواست باشی با من اما منو آزار میداد نگاهت
گذاشتم بیخیالم شی بری تا نیاد غم توی اون چشمای ماهت
دلم میخواست باشی با من اما منو آزار میداد نگاهت
گذاشتم بیخیالم شی بری تا نیاد غم توی اون چشمای ماهت